یکی از ریشه‌ای‌‍ ترین و اساسی‌ترین اقداماتی که وظیفه متولیان ساخت و ساز در کشور است و در رأس آن وزارت راه و شهرسازی، نظام مهندسی و شهرداری‌ها قرار دارند، این است که صنعت ساختمان را به صورت حرفه ای احیا سازند. حرفه‌ای به این معنا که هر فردی در حوزه تخصص خود وارد شود و هر شخصی صرف داشتن سرمایه، وارد بخش مسکن و ساختمان‌سازی نشود. به این ترتیب باید تمام ما موظف شویم قانون را رعایت کنیم. قانون نظام مهندسی ساختمان، سال 74 به تصویب رسید و بعد از آن آیین‌نامه‌های آن با تاخیر تصویب شد. اگر همین قانون به درستی انجام شود، دیگر نباید این‌قدر نگران زلزله‌های ‌هفت و هشت ریشتری باشیم. متاسفانه تاکنون که بیش از 20 سال از این قانون می گذرد، به آن عمل نشده است. از زمان تصویب این قانون تاکنون چندین وزیر راه و شهرسازی آمدند و رفتند اما هیچ‌کدام موفق به عملیاتی کردن آن نشدند. به همین‌دلیل مسئولان اصلی خسارت‌ها، آن‌ها هستند زیرا با وجود اینکه قانونی در این خصوص داشتیم اما به آن عمل نشد. در خصوص مقاوم‌سازی نیز لازم است اقداماتی برای بافت‌های فرسوده صورت بگیرد و در برخی مناطق کشور و روستاها، این بازسازی در حال انجام است. البته باید گفت که اگرچه مقاوم‌سازی انجام شدنی است اما هزینه بسیار سنگینی دارد که از توان بسیاری خانواده‌ها خارج است. در این میان با توجه به وضعیت اقتصادی دولت نیز فکر نمی‌کنم توانایی رسیدگی به مقاوم‌سازی وجود داشته باشد. حدود 12 سال پیش و پس از زلزله بم بود که بخشنامه‌ای مربوط به مقاوم‌سازی بخش‌ها و ساختمان‌های دولتی صادر شد و این اولویت درجه اول و دوم نیز برای مقاوم سازی وجود داشت. در بم حتی یک ساختمان سالم به ندرت پیدا می‌شد که برای ستاد بحران در نظر گرفته شود و خدماتی به زلزله زدگان برسد. به همین ‌دلیل پس از آن، دولت دستور داد که ساختمان‌های مربوط به دولت بازسازی و مقاوم‌سازی شود. برای مثال وزارتخانه‌ها، بیمارستان‌ها، ‌مراکز آموزشی و انتظامی و به طور کلی ساختمان‌های اداری که در این ایام زلزله باید به داد زلزله‌زدگان برسند، در اولویت اول مقاوم‌سازی قرار می‌گرفتند و این مقاوم‌سازی در سطح گسترده نبود. بنابراین از یک سو دولت قادر به انجام بازسازی برای خانوارها در روستاها نیست و از سوی دیگر، خانوارها نیز از لحاظ معیشتی، توانایی مقاوم‌سازی خانه‌های خود را ندارند. در حال حاضر در حوزه ساخت و ساز به نوعی فرسوده‌سازی صورت می‌گیرد و گویی فریادهای ما هیچ تاثیری ندارد. هربار که خبر زلزله می‌آید، تن همگی ما می‌لرزد زیرا می‌دانیم با شرایط بد ساخت‌وساز دچار خسارت‌های مالی و جانی بسیاری می‌شویم. با توجه به تجربه‌ای که دارم، مردم عادی قادر به انجام مقاوم‌سازی نیستند زیرا هزینه بسیاری دارد. گفتنی است که مقاوم‌سازی در معماری ساختمان نیز تاثیر می‌گذارد. متاسفانه اکنون ساختمان‌هایی که تازه ساخته و افتتاح شده‌اند، مانند بیمارستانی که در زلزله کرمانشاه تخریب شد ،دچار مشکلند زیرا طبق اصول و براساس مقررات ساخت‌و‌ساز ساخته نشده‌اند. از جمله این سازه‌ها مربوط به ساختمان‌های نوساز مسکن مهر می‌شود. اگر همه دست به دست یکدیگر بدهند و اصول رعایت شود، دیگر نباید نگران این زلزله‌ها باشیم. برای مسکن مهر که تخریب شده، دولت ناگزیر است وارد عمل شود که به بودجه زیادی نیاز دارد. درنهایت شاید پیمانکار به دادگاه کشیده شود و به زندان بیفتد اما بعید می‌دانم دولت برای سازه‌های مسکن مهر، هزینه‌ای بکند و آن‌ها را بازسازی کند. به طور کلی باید فرهنگ‌سازی صورت بگیرد و مردم به این نتیجه برسند که مقاوم‌سازی ساختمان‌ها را انجام دهند اما بعید می‌دانم تاکنون افرادی اقدام به مقاوم‌سازی خانه خود کرده باشند. متاسفانه در ایران مردم بیشتر به ظواهر اهمیت می‌دهند تا به استحکام.